به نظر میرسد که در شرایط زندگی امروز، استرس بخش جدا نشدنی زندگی انسانهاست که اگر آگاهانه به دلایل پیدایی آن برخورد نشده و در رفع آن کوشیده نشود میتواند اثرات سوء فراوانی برسلامتی جسم و روح باقی گذارد.
سرما، گرما، خستگی، غذای نامناسب، کمبود خواب، محرکها مانند قهوه و چای، شرایط کاری نامناسب، داروهای مختلف، وسایل مختلف عصبی مانند غم و غصه، خشم و عصبانیت، استیصال، حس ناتوانی و عدم قدرت، روابط ناسالم و از سراجبار چه باخود و چه با دیگران، حس تنهایی و عدم وجود پشتیبیان، همه و همه ناخودآگاه بدن را در حالت استرس قرار میدهند. بسیاری از مسایل زندگی روزمرهی انسانها استرس زا هستند. مسایل مالی، شغلهای اجباری و ناخواسته، روابط اجباری و ناخواسته، مسئولیتهای مختلف از این جملهاند:
علاوه بر همهی اینها شلوغی و رنگارنگی محیط زندگی چه از نظر صدا، چه رنگ و چه بو حواس ما را بیش از حد لازم تحت فشار قرار داده در بدن ایجاد استرس میکنند. در طبیعت هرگز حواس ما با این همه صداهای مختلف، موضوعات و تمهای متفاوت این همه رنگها و بوهای مصنوعی که با این همه سرعت و فراوانی و مداوما بدون لحظهای توقف، آرامش سکوت حواس ما را تحریک میکنند روبرو نمیگردند.
بعنوان مثال توجه کنید که شامهی انسان در طول روز با چه میزان عطرهای مصنوعی و بوهای غیرطبیعی از لوازم آرایش گرفته تا خوشبوکنندهها و عطریات، انواع و اقسام اسپریهای مختلف که بربدن و در محیط کار و درماشینها برای “خوشبو” کردن هوا به کار میروند، از شامپوها و صابونهای عطری گرفته، تا بوی چای و قهوه و غذاهایی که بطور طبیعی در طبیعت وجود ندارند تا دود گازوئیل و دود سیگار و… سروکار دارند.
توجه کنید که چشم انسان در طول روز با چه میزان رنگ و نوشته و تصویر و اشیاء و صورتهای دیگر و انواع نورهای مصنوعی و غیرمصنوعی ازقبیل صفحه کامپیوتر و لامپهای مهتابی روبرو است. این مسئله در مورد حس چشایی، شنوایی و لامسه نیز صدق میکنند همه این سرعت و رنگارنگی و تنوع بیش از حد و اندازه برای بدن استرسزا میباشند. حتی میزان بیش از حدی که بطور روزمره مشغول صحبت و رد و بدل کردن کلمات هستیم (قسمت اعظم آنهم بیدلیل و بینتیجه و غیرضروری) نیز میزان استرس وارده به بدن را بالا میبرند.
بیهوده نیست که کلیهی ادیان و فرق مختلفی که در پی دستگاری و آرامش بشر هستند روزهی سکوت، روزهی غذا، ساده زیستن، در طبیعت زیستن، اندک خوردن، اندک سخن گفتن و پرهیز از زندگی پرهیاهو و رنگارنگ را توصیه میکنند. این ادیان همچنین پرهیز از تنوع غذایی و استفاده از چاشنیها و بخصوص مزههای مصنوعی متفاوت را تأکید مینمایند.
عوارض استرس در بدن بصورت سردرد، ناراحتیهای گوارشی، دردهای عضلانی، بخصوص شانه، پشت و گردن، بیخوابی، کم خوابی و خواب آشفته، از دست دادن قدرت تمرکز، دردهای گنگ و مختلف درنقاط مختلف بدن، نگرانیهای روحی و بسیاری عوارض در ارگانهای داخلی بدن بروز میکنند. استرس باعث بالارفتن فشارخون، ازدیاد بیماریهای قلبی، پرخوری، چاقی، دیابت، بیماریهای گوارشی، اختلالات سیستم ایمنی و بسیاری دیگر از مشکلات جسمی و روحی میگردد.
فیزیولوژی بدن در هنگام استرس مطلقا متفاوت از فیزیولوژی بدن در هنگام آرامش است. در هنگام استرس غدد فوق کلیه تحت فرمان غدهی هیپوفیز به ترشح هورمونهای استرس نظیر کورتیزول و آدرنالین میپردازند. بدن در این حالت وارد مرحلهی جنگ و گریز میگردد.
اعمال حیاتی روزمرهی بدن در شرایط جنگ و گریز از حالت طبیعی خارج شده دچار اختلال میگردند. عمل انسولین و متابولیسم مواد قندی در بدن مختل میگردد. میزان ترشح کلسترول و تری گلیسرید افزایش مییابد. عمل غدهی تیروئید دچار اختلال گردیده در نتیجه خستگی، بیخوابی، اختلال در متابولیسم، اختلال در کار غدد جنسی و دستگاه تولید مثل، نامنظم بودن عادت ماهانه و نازایی بوجود میاید.
در حالت جنگ و گریز در بدن، متابولیسم قند و چربی دچار تغییر گردیده با دخالت کبد میزان قند خون بالا رفته، ماهیچهها به چربی تبدیل گردیده و چربی در قسمتهای مختلفی بخصوص در اطراف کمر و پشت و گردن جمع و ذخیره میگردند. استرس مزمن باعث نازایی، پیری زودرس، تجمع چربی در بافتهای بدن، ازبین رفتن ماهیچهها، اختلال در کار سیستم ایمنی و بطور کلی اضمحلال قدرت جسمی و روحی میگردد. تمام اعضاء و ارگانهای بدن از جمله دستگاه عصبی، قلب، کبد و کلیه در هنگام استرس تحت فشار قرار گرفته در اثر تدارم استرس دچار اختلال میگردند. بطور کلی زندگی در شرایط استرسزا باعث بیماری است.
اگر میخواهید سالم بمانید باید عوامل استرسزا را در زندگی خود به حداقل تخفیف داده یا کلا از زندگی خود حذف کنید.
به خاطر داشته باشید که استرس در نتیجه دید و نگاه ما به حوادثی است که در اطراف ما در جریان است. گفتهی معروفی است که ما ممکن است برحوادثی که بر ما واقع میشود قدرت تأثیر نداشته باشیم ولی بدون شک در عکسالعمل خود به آن حوادث کاملا مختار و توانا هستیم.
اولین و اصلیترین لازمهی سلامت، ساده زیستن و طبیعی زیستن تا حدامکان میباشد. در طبیعت همه چیز در آرامش، سکوت و اعتدال در جریان است. اعتدال و ساده زیستن را از طبیعت بیاموزیم.
اضافات و ناخواستنیها را در هر شکل و فرم چه بصورت اشیاء، روابط، مسئولیتهای ساختگی و من درآوردی از زندگی خود بیرون بریزید. در طول روز چندین بار به مدت دو تا سه دقیقه پلکها را برهم بگذاریم و نعمتهای زندگی خود را بشماریم. شکر نعمتها یکی از بزرگترین عوامل ایجاد آرامش در ذهن و روح و جسم است.
بطور روزمره ورزش کنید. ورزش یکی از بهترین راههای دفع استرس میباشد. حتما لازم نیست به ورزش بروید. پانزده دقیقه پیاده روی کنید به جای تاکسی مسافت قابل قبولی را پیاده بروید. از پلهها بالا و پائین بروید. مکث کنید. آهسته حرکت کنید. آهسته رانندگی کنید. آهسته غذا بخورید. بخندید (حتی اگر دلیلی برای خنده نمییابید). با دیگران مهربان باشید. از رقابت، مقایسه، حسادت، بدگویی، فضولی و تلف کردن وقت و انرژی نازنین خود برای سرمایه گذاری برروی چنین اعمالی بشدت پرهیز کنید.
شکرگزار باشید. در همه حال و همه شکل چرا که در زندگیتان میتوانست “بدتر” از آنی که اتفاق افتاده اتفاق بیوفتند.
تغذیهی درست، غذا در حد معتدل، مصرف غذای طبیعی برای انسان، استفاده از نور آفتاب، ورزش در هوای آزاد، خواب و استراحت کافی، دوست داشتن خود و دیگران، گذشت و مهربانی به همه موجودات هستی در ایجاد اعصابی آرام و رفع استرس کمک فراوان دارند. از همه مهمتر تجربهها و تحقیقات فراوان نشان دادهاند که بهترین و بیبروبرگردترین عامل رفع استرس مهربانی و همنشینی و همزیستی با حیوانات است. تحقیقات نشان میدهند که نوازش یک سگ، دانه دادن به یک پرنده و یا تماشای حرکت موزون ماهی در آب باعث پائین آمدن فشارخون، تعادل سیستم هورمونی بدن از جمله تعادل غدد تیروئید و غدد دستگاه تولید مثل، تنفس عمیقتر، آرامش عصبی و روحی و ایجاد خواب آرام و عمیق میگردند.
نزدیکی با طبیعت، مکث و مشاهدهی زیبایی و اعجاب موجودات طبیعت در آرامش اعصاب و رفع استرس معجزه میکند. استرس یکی از عوامل عمدهی بیماری و کاهش یا رفع آن برای بازگشت سلامتی ضروری است.