حتما برنامه غذایی هفتگی دارید.خواهش میکنم در صورت امکان اونو برای ما هم منتشر کنید
بیشترین غذای مرا میوهها تشکیل میدهند بخصوص میوههای فصلی. چون در محلی زندگی میکنم که دسترسی روزمره به میوههای ارگانیک و تازه از درخت چیده شده دارم. بخش دوم غذایم را سبزیجات مختلف نظیر کاهو، اسفناج، براکلی، گل کلم، فلفل سبز، Kule (که فکر نمیکنم در ایران موجود باشد و سبزی بسیار مقوی و مغذیای است) و امثال اینها تشکیل میدهند.
از توت خشک و دیگر میوههای خشک شده هم نظیر انجیر خشک و کشمش و برگه هلو و زرد آلو و… استفاده میکنم. شاهدانه، کنجد و مغزهای خام هم مصرف میکنم. معمولاً ساده غذا میخورم به این معنا که باور دارم که هر چیز را بهتر است به صورت طبیعی آن مصرف کرد و نه با مخلوط کردن، ترکیب کردن یا تغییر شکل دادن.
خرما و موز هم جزو غذاهای روزمرهام است و چون تعدادی درخت آووکادو هم دوروبر خانه دارم از آووکادو هم به مقدار فراوان و هر روز استفاده میکنم. بطور کلی بخش اعظم غذای خود را که شامل سبزیها و میوههای خام است از محصولاتی که خودم کاشته و میکارم استفاده میکنم صبحها که به باغچه سرکشی میکنم مقداری گشنیز یا جعفری یا ریحان، فلفل دلمهای (برمبنای فصل) همراه آووکادویی که زیر درخت افتاده و نرم شده به همراه گوجه فرنگی تازه و از این قبیل چیزها مثلا برای صبحانه یا مخلوط صبحانه و ناهار استفاده میکنم. چون باور داشته و دارم که انسان باید قادر به تهیه حداقل بخشی از غذای خود باشد (بخصوص در شرایط جامعه امروز) براین راستا حرکت کرده و شرایط زندگی خود را براین مبنا پایهگذاری کردهام. تهیه جوانهها در خانه به نظر من برای هرکس در هر شرایطی امکان پذیر است. خود نیز آنها را تهیه کرده و مصرف میکنم.
بطور کلی البته علاقه دارم میزان غذای مصرفی خود که فکر میکنم در مقایسه با بشر فعالی که در طبیعت زندگی میکرده زیاد است را کم کنم ولی چون هنوز انسان شهری هستم (اگر چه در ده زندگی میکنم ولی انسانی هستم از شهر آمده و تفکر و نگاه شهری را به ده آورده و گیج و مبهوت به طبیعت خیره گشته) و اضطراب و ناآرامی شهر و تمدن را با خود دارم. مانند بسیاری از انسانهای دیگر حس حقیقی گرسنگی را مطلقاً فراموش کرده با محرکهای مختلف دیگری جز گرسنگی است که غذا مصرف میکنم.
تا اینجای رژیم غذایی من همه چیز رویایی و پاکیزه و نیکوست. گاهی چای سبز ولی بسیار کمرنگ مصرف میکنم که البته به نظرم نوشیدنی بیفایده و شاید هم مضری است. اینها عادتهای کلی غذایی من هستند. گاهی استثنائاتی هم برمبنای موقعیت و شرایط خاص بوجود میاید ولی بطور کلی همواره وگن هستم و بودهام و به خامگیاهخواری باور و اعتقاد دارم. فراموش کردم بگویم که از جلبکهای دریایی در غذای روزمره خود استفاده میکنم. میبینید که چه میزان امکانات و وفور غذایی در اختیار ماست که برای بشر اولیه گمان نکنیم بوده باشد.
باقی عادتهای غذایی خود را پنهان نگه میدارم به دو دلیل. اول اینکه همه رموز تغذیه را فاش نکنم تا همیشه آسی برای رو کردن داشته باشم! و دوم اینکه تصویر پاک و پاکیزهی یک «صاحبنظر» و «متخصص» که مو لای درز کارهایش نمیرود را حفظ و به نمایش بگذارم!! مرسی از سوالی که کردید اگر چه نمیدانم عادتهای غذایی من چرا برای شما ممکن است جالب باشد ولی هنگام نوشتن متوجه شدم که بدم هم نمیاید که کلی راجع به خودم حرف بزنم بخصوص که بدانم گوش شنوا یا چشمهای مشتاقی هم وجود دارند که گوش دهند و بخوانند.