روح و جسم در ارتباط تنگاتنگ با یکدیگر بوده و بر یکدیگر اثر میگذارند. اگر چه ممکن است تعریف درستی از روح نداشته باشیم ولی بدون شک میدانیم که آنچه از مغز ما و در احساسات ما میگذرد بر سلامت جسم ما اثر گذاشته و برعکس.
فرد بیمار معمولا نگاه تلخ و ناامیدانهتری به هستی و به خود داشته در هنگام بیماری و درد نگرانی، بدبینی، ترس، بدخلقی، حساسیت و امثال اینها جای شادمانی و نشاط و خوش بینی مینشیند.
سلامت انسان تنها به عوامل فیزیکی وابسته نیست. برای سلامتی روح و احساس و عواطف انسان نیز نیاز به تعادل و بالانس دارد.
زندگی ساده، آرامش خیال، ارتباطات مثبت و ارضا، کننده، دوست داشتن خود و دیگران، احترام به خود و به دیگران، نزدیکی بیواسطه و روزمره با طبیعت و نزدیکی به موجودات درون آن، خود را بخشی از یک هستی بزرگ و بیانتها دیدن، مهربانی و عشق ورزیدن به اجزاء دیگر حیات زیرا که هستی ما در ارتباط تنگاتنگ با آنهاست همه و همه از عوامل مهم و اساسی سلامت هستند.
ایمان داشته باشید که بدن قادر به پیشگیری، ترمیم و درمان است. از سرراه بدن کنار روید و برایش طبیعی ترین شرایط زندگی را فراهم آورید تا قادر شود انرژی خود را در جهتی که مفیدترین برای بقای ارگانیسم است بکار اندازد.
رابطههای بی مصرف، بیمعنا و منفی از هر نوع و هر گونه که نتیجهای جز به هدر دادن انرژی گرانبهای حیاتی دارند را دور بریزید و نزدگی و وقت خود را صرف به منصهی ظهور رساندن خلاقیت و تواناییهای خود کنید. از دنباله روی بپرهیزید. خود باشید و به آنچه باورخودتان است فرصت ظهور دهید و همان باشید که میخواهید باشید سوای آنکه جامعه از شما چه میخواهد.
خود را بخشی بهم پیوسته از اجتماع بزرگتر متشکل از تمام ذرات هستی ببینید. در این اجتماع به هم پیوسته هرجزئی هرچند کوچک جای خود را داشته نقش خود را بازی میکند.
به طبیعت و هستی با شکوه و موجودات درون آن با تحسین بنگرید و زیبائیهای ساده و بینظیر طبیعت را به چشم جان نظاره کنید. ساده باشید و ساده زندگی کنید.
حیوانات را دوست بدارید و اگر امکانش را دارید از حیونی خانگی نگهداری کنید. رابطهی با حیوانات دری به دنیایی بزرگ، مهربان و باورنکردی به روی شما میگشاید و شما را با روح و هسته نهفتهی فراموش شدهتان آشتی میدهد. به چشمان حیوانات نگاه کنید روح زلال هستی را در آنها جاری دیده در برابر عظمت آن سر فرود آورید.