۱۲۷۴: از پسوریازیست تا کبد

درود بر شما
ا. پ هستم. اهل دنیای نشر. 80 سال دارم. قدم 176 بود، اکنون 168 شده. با داشتن 85 کیلو وزن هیچگاه چاق نبودم. با یک سال خامگیاهخواری 23 کیلو کم شدم. توانایی هایم کم نشده. ورزش ، کار خانه و خرید می کنم. قصه هم می نویسم. فکر میکنم ترس فردا را هم نداشته باشم.
شرح بالینی:
30سال پیش بثورات کمی روی ساق پا و آرنج دستم پیدا شد. 5 سال بعد پس از نمونه برداری و کنسولتاسیون در بیمارستان رازی گفتند پستوریازیست خیلی خفیف است. متوتراکسات تجویز شد. 5 سال بعد بند دوم انگشت دست راستم متورم شد. روماتولژ هم همان قرص را داد. در نتیجه به تجویز آنان تا 5/2 سال قبل هفته ای دو قرص  می خوردم. چون بثورات ناچیز بود حتی استخر هم می رفتم.
در بدترین شرایط کرونا گرفتم. ماندم  و بعد سه بار واکسن زدم. چند ماه بعد بثورات بدنم زیاد شد. دکتر پوست احتمال داد اثر واکسن باشد. برای شروع روش جدید درمانش آزمایش و فیبراسکن نوشت.  کبد به علت مصرف طولانی متوتراکسات فیبروز 5/2 شده است. چون از عوارض آن خبر داشتم مداوای دارویی را قطع کردم و از ششم اسفند 400 به کمک خانم ببرحسینی گیاهخوار شدم.
تا دو ماه پیش غذایم جوانه نخود بود و ماش + عصاره و پودر گندم، جو، یونجه، شبدر، سنجد، جنین گندم+ 21مویز کشمش، عناب، 7انجیر و برگ زردآلو، سه خرما، 2گردو+عرق خارمریم و بوقناق+ آمارنت،کینوا+ نوعی دمنوش
16 ماه اجرا کردم. پوستم خیلی بهتر شد، ولی برخلاف انتظار بثورات کاملا از بین نرفت. خانم حسینی جوابم کرد.
بدیهی است اکنون برایم کبد مهم باشد نه پوست.
به کمک اینترنت ، اظهار نظرهای  خامگیاهخواران قدیمی مدعی و یک دکتر طب سنتی روش آزمون و خطا را پیش گرفتم. طی دو ماه گذشته تا سه بار در هفته پخته خواری گیاهی کردم. از لوبیا سیاه ، عروس، برنج قهوه ای، ماهی سالمون، سفیده تخم مرغ بدی ندیدم. از عدسی و سیب زمینی تنوری مطمئن نیستم. نوعی نان جو و نوعی نان که اصلش از برنج است سیرم می کند. در ضمن روزی نیست که سالاد کلم قرمز+کاهو+هویج+روغن زیتون+لیموترش سبزی و میوه های فصل را در حد زیاد نخورم.
در اینترنت خوردن ماهی سالمون و قهوه برای بهبود کبد سفارش شده. چند باری  خوردم. دکتر طب سنتی ماهی و سفیده تخم مرغ را مضر دانست که دیگر نخوردم. روزی سه استکان جوشانده برگ، ریشه و دانه کاسنی را برای کبد سفارش کرد که می خورم.
مخلص کلام:
خانم دکتر ارجمند طبیعی است نظرها متفاوت باشد، ولی مهم این است که همه ی آنها شما را قبول دارند.
من 80 ساله چندان از مرگ نمی ترسم ، ولی چون نازکش ندارم دلم می خواهد ناگهانی و سریع باشد. می دانم کبدم خوب نمی شود، ولی فکر می کنم با پرهیز و تغذیه ی آگاهانه می شود سرعت تخریبش را تا حدی کم کرد.
حال با توجه به اینکه می خواهم به خامگیاهخواری و کمی پخته گیاهخواری ادامه دهم متشکر می شوم چنانچه بتوانم از تخصص و تجارب شما بهرمند شوم. مطمئن هم هستم اگر این شانس نصیبم شود از این تعارضی که اکنون گرفتار آن هستم نجات پیدا می  کنم. با به کار گیری آن نیز اتفاق های آینده را به حکم تقدیر می سپارم.