حامد
می خواستم نظرتان را در رابطه با تاثیر گیاهخواری بر لیبیدو بدانم؛ چرا که لیبیدو و impotency (اگر اشتباه نکرده باشم) اگرچه بر هم تاثیر گذار هستند؛ اما به عنوان دو مبحث جداگانه بررسی می شوند .
آیا صحیح هست که می گویند رژیم استروژنیک گیاهخواری؛ باعث کاهش لیبیدوی مردانه می شود؟
دوست عزیز حامد
اگر صحبت شما را درست متوجه شده باشم مطرح کرده بودید که چون برخی از گیاهان دارای خواص مشابه استروژن در بدن هستند بر روی لیبیدوی مردانه اثر منفی میگذارند و بنابراین این سوال را به بحث گذاشتید که آیا گیاهخواری یک رژیم زنانه است؟
شکی نیست که برخی مواد گیاهی مانند لوبیا سویا، سیب زمینی موسوم به یم (Yam) یا سیب زمینی شیرین و برخی از گیاهان که مصرف «دارویی» دارند دارای فیتواستروژنها میباشند.
ولی اگر این تصور وجود دارد که تستوسترون تنها یا بزرگترین عامل در لیبیدوی مردانه و یا زنانه است (زنان نیز به میزان 10-5 درصد مردان تستوسترون ترشح میکنند) تصوری دور از واقعیت است. لیبیدو یا تمایل جنسی اگر چه به تستوسترون بستگی دارد ولی بیش از آن به عوامل دیگر مانند مسائل متعدد روانی، میزان ترشح و بالانس کامل هورمونی در بدن، میزان ترشح موادی مانند سروتونین و دوپامین و نورآدرنالین، سیکلهای طبیعی فصول و حتی روز و شب و بالاخره به سلامت کل بدن بستگی دارد. حتی اگر تستوسترون تنها عامل هم میبود چنانکه در مقالهام در این باره اشاره کرده بودم میزان تستوسترون در بدن گیاهخواران بیش از گوشتخواران است. علاوه بر این تعدادی از گیاهان نیز هستند که مصرف آنان باعث ازدیاد تمایل جنسی میگردد. پس به این دلیل که برخی گیاهان خاصیت استروژنی دارند نمیتوان نتیجه گرفت که رژیم گیاهی رژیمی زنانه است. برای جزئیات بیشتر بازهم شما را به مقالهای که در این باره نوشتم رجوع میدهم. مرسی از سوالتان.
سوال دقیق و نکته سنجی بود.
در سوال دیگری به بحث اخلاق پرداخته نقل قولی از نیچه در مورد اخلاق آورده بودید. با صحبت نیچه در مورد «اخلاق» بسیار موافقم و آنرا سخنی بسیار نغز و اندیشمندانه میدانم. سخنی است که بر حقیقت اخلاق اجتماعی که حیات انسانها را در بند کشیده اشاره دارد. اما متوجه ربط این موضوع نمیشوم که اعتراض به شکنجه و آزاری که بر حیوانات بطور شبانهروزی اعمال میشود چه ربطی به اخلاق آنطور که من از نیچه میفهمم دارد؟
تا آنجا که من میدانم نیچه خودش گیاهخوار بود. نه تنها نیچه بسیاری از اندیشمندان جامعه بشری مانند انیشتن، جرج برناردشاو و مارک تواین گیاهخوار بودند.
دوم اینکه اگر بخواهیم منطق شما را دنبال کنیم اعتراض به عدم برابری انسانها به خاطر رنگ پوست، نژاد یا جایگاه اجتماعیشان، اعتراض به تخریب طبیعت، اعتراض به آزار کودکان، اعتراض به چاپیدن ثروتهای ملی کشورها توسط یکی دو قدرت بزرگ جهانی، اعتراض به اعمال زور توسط حکومتها بر شهروندان، اعتراض به دروغها و تحریفهای شبانهروزی که در مدارس و دانشگاهها و محافل «علمی» و تحت نام علم به خورد نسل جوان داده میشود، اعتراض به بیعدالتی سیستم دادگستری، اعتراض به بیمار کردن بیماران توسط پزشکان تحت نام درمان و… همه و همه اخلاقی و قابل رد است.
این اخلاق نیست که شخص مرا به حرکت و مبارزه میکشاند؛ مشاهده حرکت بشر برضد قوانین طبیعی برای بهرهوری مالی است که این همه مصیبت آفریده. میتوان گفت که تقریباً صددرصد ساختار و سازمانها و قوانین اجتماعی که بشر از خود اختراع کرده کشک است و جز خودفریبی و دست و پاگیری و هدر دادن آنچه در سفره گسترده طبیعت در اختیار تمامی موجودات، ریز و درشت و جاندار و بیجان قرار گرفته نیست.
تمامی این اصول و باورها، تمامی این ارگانهای اجتماعی باید که زیرورو شوند تا جهانی نو بر اساس حقیقت طبیعت (قوانین طبیعی) ساخته شود. کجای این حرف اخلاقی است؟
از سوالات فلسفی شما بسیار لذت بردم. فلسفه خوراک ذهنی من است. گاه فکر می کنم میبایست به جای پزشکی فلسفه میخواندم ولی پزشکی هم فلسفه خود را دارد. فلسفه هم ساخته ذهن بشر است و نهایتا از بین خواهد رفت زمانی که بشر زندگی در ذهن را کنار بگذارد.
در مورد سوالی که درباره ویتامین ب و بیماری صرع و گیاهخواری کرده بودید منطقاً پیشنهادتان قابل قبول است ولی چون دنیای «علمی» و دوستان «علم» پسند ما دوست دارند همه چیز را پیچیده کنند این که «نگاه کنید و ببینید که گیاهخواران کلاً سالمتر از بقیه مردمند» را کلی گویی دانسته و به این بهانه رد خواهند کرد. آنها دوست دارند که با هر موضوعی بطور «خاص» و با حداقل انجام پانصد هزار و اندی آزمایش بیمصرف و بیمورد و بیربط برخورد کنند چون این روش بسیاری از سیستمها را سرپا نگه داشته و به بسیاری از افراد نان میرساند.
در نتیجه چون «صرع در گیاهخوارن کمتر است و چون برای درمان صرع به مردم ویتامین ب میدهند پس نتیجه میگیریم که گیاهخواران دارای کمبود ویتامین ب نیستند». باز هم کمی «فلسفی» است که نمیدانم با «علم» چقدر جور در میآید.