۱۲۵۰: دیابت ، مشکل مثانه و مشکل دوقطبی

با سلام و احترام، خانم دکتر زرین آذر
8.8.2023
19 سال دارم، از تهران
بسیار خوشحال و مفتخرم که می توانم از این طریق با شما در ارتباط باشم و سوالاتم را بپرسم.
راستش من مدت زیادی هست که گیاه خوار هستم و خام گیاهخواری را هم امتحان کردم. از 6 سالگی دچار بیماری دیابت شدم و از 8 سالگی به این روش تغذیه رو آوردم.
تا سن 16 سالگی اشتباهات زیادی داشتم و فکر میکنم به همین دلیل دیابتم رو به بهبودی نرفت و هر سال که بزرگتر می شدم دیگر اندام های بدنم هم تحت تاثیر قرار گرفتند و مشکلم بزرگ و بزرگتر شد. اولین مشکل هادی که باهاش روبه رو شدم در سن 16 سالگی، بحث گوارشم بود. در همین بحبوحه با کتاب خود درمانی کولیت و کرون دکتر دیوید کلاین آشنا شدم و این کتاب رو کامل خوندم. لبنیات و گوشت و که از بچگی نمی خوردم و در همین سن برنج و غلات رو به طور کامل کنار گذاشتم. فقط کینوا مصرف میکردم. از ان به بعد محور اصلی تغذیه ام بر مبنای میوه ها آب سبزیجات، سبزیجات پخته، آواکادوو و نارگیل، گاهی هم سالاد گرم بود. حتی جلوتر که رفتم روغن ها مثل زیتون و کنجد و یا کره های بادام پسته و…. همه رو حذف کردم. و به جای نمک گوجه یا کرفس رو خشک می‌کردم و پودر می‌کردم. و صبح ها هم اول 2 لیوان آب و بعد 1 الی 1.5 لیوان آب کرفس مصرف می‌کردم.
در سن 18 سالگی که سال کنکورم بود(سال 1400-1401) دچار بیماری دوقطبی شدم و اون سال چندین حمله ی عصبی تجربه کردم تا حدی که در بیمارستان بستری بودم. و علاوه بر روزی 3 عدد لیتیم کربنات، قرص‌های آرامبخش و خواب‌آور هم مصرف می‌کردم. در ادامه دچار کچلی موضعی شدم، یک سال به طور کامل پریودم قطع شد و شب ادراری گرفته بودم. أواخر همین سال پام دچار دیویتی شد و یک ماه در بیمارستان بستری بودم و چندین ماه نمیتونستم راه برم. در این ایام مادرم همه ی وعده هامو که اکثرا میوه بودن با آب سبزیجات و آب کرفس میکس می‌کرد و بهم می‌داد، و به عنوان ورزش هم حرکات بالا تنه و بیشتر دست انجام می‌دادم تا قندم رو کنترل کنم. و خوشبختانه A1C ام به 5.5 رسیده بود. مهر 1401 یکم بهتر شده بودم که درس خوندن رو شروع کردم و دیپلمم رو در دی ماه گرفتم و بعد برای کنکور خوندم و تیرماه 1402 کنکورم رو دادم. با وجود اینکه یوگا هم می‌کردم اما توی این چند وقت که درس میخوندم قندم بهم ریخته بود به طوری که A1C ام اول به 7 و در عید به 10 رسید. همچنان تغذیه ام رو تغییر نداده بودم و ندادم اما با این حال حتی با خوردن سبزیجات پخته و پوره شده یا بعضی میوه ها شکمم میاد جلو و نفخ می‌کنم. و بعد از خوردن هر وعده حتی کوچک 3-4 بعضی وقت ها تا 5-6 ساعت صبر می‌کنم و چیزی نمی‌خورم تا آروم بشه دستگاه گوارشم. تنها چیزی که ارومم می‌کنه آواکادو هست.
همچنان شب ها لیتیم مصرف می‌کنم. مشکل شب ادراری روهم دارم و بخاطر مشکل پریودم اینوفولیک مصرف می‌کنم. متاسفانه حتی دچار عفونت‌های ناحیه ی واژن هم شدم. به همین جهت دکتر زنانم بهم چند تا قرص دادن. اما میدونم که گوارشم و قندهام رو بهم میریزن و اصلا دوست ندارم مصرف کنم ولی نمی‌دونم چیکار کنم خیلی کلافه‌ام و می‌خوام فقط تموم شه بیماری…
از اینکه وقت می‌ذارید و مشکلاتمون رو می‌شنوید و صبورانه پاسخ می‌دین بینهایت ممنونم…
با آرزوی بهترین ها…