۱۲۳۶: ایسکمی مغزی، پانیک اتک و اریتمی قلبی

عرض سلام و احترام خدمت سرکار خانم دکتر زرین آذر

این نامه را از طرف کسی می‌نویسم که چندین سال است بیمار است و زندگی سختی دارد اما واقعا نمی‌دانیم که دقیقا بیماری‌اش چیست. ایشان خانم 65 ساله هستند که از از حدود 20 سال پیش با از دست دادن پدر و مادرش به فاصله دو سال و مشکلات در زندگی زناشویی دچار اضطراب و ترس شدند. از مسافرت کردن و از اینکه در بین راه نیاز به دستشویی داشته باشند بسیار می‌ترسید. حدود 10 سال پیش دچار ایسکمی مغزی شده و در بررسی‌ها روی مخ تعداد بسیار زیادی لکه‌های سفید (دانه های سفید) دیده شده بود. در MRI چند ماه پیش تعداد دانه‌ها کمتر شده بوده. دکتر گفته همین‌ها باعث ایسکمی شده. آریتمی قلب هم به ایشان نسبت داده‌اند. متوهگزال برای آریتمی خورده فشارش را پایین آورده بعد آن را قطع کرده. نوار قلب اکو تست ورزش هولتر هم انجام داده است. با تست بیهوشی آریتمی را چک کرده‌اند صبح بعد از تخلیه ادرار بدنش یخ می‌زند خیس عرق می‌شود سرگیجه و تهوع دارد. پزشک گفته اینها علائم آریتمی است.

بسیار دلشوره دلهره و ترس شدید دارد که دوباره faint شود. بدنش خیس عرق می‌شود دست و پایش گزگز می‌کند تنگی نفس می‌گیرد. پزشک گفته panic attack دارد. برای این دلشوره و دلهره سرترالین از همان 20 سال پیش مصرف می‌کرده که دکتر مغز دستور قطع آن را داده است.

چربی خونش 248 بوده که رزوواستاتین مصرف کرده و حالا 209 است. با وجود اینکه ایشان از جوانی بسیار کم غذا بودند.

داروهایی که در این سالها مصرف کرده زیاد بوده و بعضا پزشک قلب و مغز نظرات متفاوت برای مصرف داروها داشته اند.

داروهایی که فعلا مصرف می کند در روز: آلوینتا 37.5 یک عدد، آسپرین یک عدد ، پرفنازین 2 نصف، کلونازپام که شبها می خورد والپروات سدیم شبی یک عدد.

خانم دکتر این خانم خیلی افسرده است زندگی زناشویی اش از جوانی پر از استرس بوده . با داروهایی که می خورد همه اش خواب است. ترس از بیهوش شدن باعث شده از خانه بیرون نرود. زندگی نرمالی ندارد.

خانم دکتر عزیز لطفا راهنمایی بفرمایید با این ترس چه کند؟ آیا این ترس واقعا جدی است؟ من به ایشان می‌گویم بدنت از اینهمه دارو در 20 سال گذشته اسیدی و مسموم است و باید پاک شود. اما به زعم خودش مگر می‌شود داروهایی که پزشک متخصص داده قطع کرد. برای ایسکمی مغزی و آریتمی قلب چه کاری می‌توان انجام داد؟ خانم دکتر راهی وجود دارد که ایشان زندگی نرمال تری داشته باشد؟ تغذیه کمکی می کند؟ (البته خود من به تغذیه بسیار اعتقاد دارم ولی ایشان از جوانی معده اش با بعضی سبزیجات سازگار نبود). آیا داروهایش را ادامه دهد؟ لطفا توصیه هایتان را بفرمایید تا من به ایشان منتقل کنم. ببخشید که طولانی شد.

بسیار سپاسگزارم.