با درود فراوان خدمت خانم دكتر زرين آذر.
اول از هر چيز خداوند را شكر مي كنم كه شما را سر راه من قرار داد تا من طعمه زندگي سلامت را كه سالها بود فراموش كرده بودم را به خاطر بياورم. دوم مي خواهم از شما تشكر كنم و بشما خسته نباشيد عرض كنم .خواهش ميكنم به راهتان ادامه بدهيد. من شهرام 42 ساله قد 178 وزن 117 همراه با قند خون چربي خون و فشار خون كه براي قند و چربي هروز دارو مصرف ميكنم .با اين حال شب تا صبح ادرار تا 4 و 5 نوبت وكلافگي ديدن كابوس از طرف ديگر خواب راحت را از من گرفته بود و روز تشنگي و ادرار هاي هر نيم ساعت يك بار و كسلي بي حوصلگي زندگي عادي
را از من گرفته بود. من 9 روز پيش با شما آشنا شدم .بعد از 2 روز مطا لعه با همسرم در ميان گذاردم چو ن ميدانستم به تنهايي نمي توانم يك گياهخوار بشوم و از برنامه اي كه در جواب 87 گذاشته بوديد پيروي كردم با يك فرق كوچك كه من غذاي پخته را روز مي خورم و در شب فقط سالاد . من 14 روز است كه گياهخواري ميكنم بله فقط 14 روز .اما بعد از اين 14 روز چنان دگر گوني در من اتفاق افتاده كه من را كمي ترسانده!!! ( شوخي) شب اخري كه من ساعت 7 به منزل رسيدم حسابي غذا خوردم ومثل تمام روزهاي كه ميگفتم تا شكم سنگين نشود آدم خوابش نمي برد.
و از صبح روز بعد شروع كردم به اجراي برنامه و تمام داروهايم قطع كردم. تا شب .كمي گرسنه بودم اما خوابيدم . صبح روز بعد ساعت 6 صبح بله 6 صبح از خواب بيدارشدم خانم دكتر شايد براي شما جالب نباشه وي براي من خيلي مهم بود من بعد از سالها يك شب تا صبح خوابيدم بدون حتي يك بار بيدار شدن وچون شب قبل خواب خوبي داشتم در پي آن روز خوبي هم داشتم از روز دوم پياده روي را هم شروع كردم و هر روزي كه از گياه خواري من مي گذرد حال من بهتر و بهتر و انرژي من بيشتر و بيشتر ميشود .و ترس من از اين است كه اين انرژي 14 روزه بعد از 70 روز چه ميشود؟؟!!!!
نكته جالب تر اينجاست .من از كودكي چاق بودم و رژيمهاي كاهش وزن زيادي را تجربه كردم و بعد از مدتي به شكست منتهي مي شد اما اين دفعه با دفعات قبل 2 فرق بزگ دارد . اول من گياهخواري ميكنم نه براي لاغر شدن .بلكه براي رسيدن به سلامتي و سالم زندگي كردن و دوم در رژيمهاي لاغري يك هفته زجر ميكشي دو هفته زجر ميكشي تا شايد كسي برسد و بگويد فلاني صورت تو لاغر شد و ان وقت تو در درون شاد بشي و به خودت بگويي نه مثل آنكه يك كا رهايي كردي كه آن هم موقتي است و دوام نمی آوري و رژيمت را مي شكني.اما من اين بار از صبح فرداي ان روز تشويق شدم نه از طرف همسرم نه از طرف نزديك ترين دوستم .بلكه از درون بدنم. بدنم به من گفت آفرين آفدين .
خانم دكتر زرين آذر شايد شما بگويي اين حرفها براي دو هفته زود است اما من بدن خود را خوب مي شناسم .وقتي كه 7 سال پيش من ني كوتين را به بدنم بعد از 22سال نرساندم از من تشكر كرد و من را تشويق به ادامه دادن كرد. من هم به نداي او گوش دادم همان گونه كه شما فرموديد به صداي بدنت گوش بدهيد .من 7 سال پيش گوش دادم .حالا هم كه چهارده روز گذشته من به صداي بدنم گوش دادم خانم دكتر بدن من فرياد ميكشد ا لتماس ميكند خواهش مي كند كه من را به آن سياه چالي كه بودم دوباره نفرست .
خانم دكتر من در اين چهارده روز يك بار حتي يك بار هم فكر خوردن گوشت مرغ ماهي نان برنج وغيره….. را نكردم زيرا با اين بدن سر حال شاداب دارم لذت مي برم .من به مواد غذايي رسيدم كه با مصرف ان به احساس سبكي شادابي ومي رسم .احساس جوا ني سر زنده اي مي رسم .من ديگر نمي خواهم به آن سياه چال قبلي برگردم .
من در اين 2 هفته از 117.600 به وزن 114.500 رسيده ام
خانم دكتر زرين آذر از شما متشكرم.شهرام صرافي گهر
_______________________________________